سری جدید جوک ها و لطیفه های جالب و خنده دار 1395
طرف رفته خواستگاری
بابای عروس با لپ تاپ اومده می گه جوان،
من اهل تحقیقات محلی و اینا نیستم،
یوزر پسورد فیسبوکت رو بزن.
الیسا و ملیسا، رفتن برن کلیسا
تو راهروی کلیسا، گیر کرد به سقف کلیپسا
تو جلسه خواستگاری :
دﺧﺘﺮﻩ به ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﮕه: ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻦ !
پسره ﻣﯿﮕﻪ: ۲۸ ﺳﺎﻟﻤﻪ ! ﭘﺰﺷﮑﻢ، ﺩﻭ ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻡ، ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ لکسوس
ﻣﺸﮑﯿﻪ! ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﺎﺭﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻩ، ﺗﮏ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ !
و ﺷﻤﺎ ؟
دختره چشماشو می بنده میگه: به ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ، ﻫﻤﺴﺮت
به سگ ها که محبت میکنی باوفا میشن :|
به آدم ها که محبت میکنی هار میشن
آما!! به خر که محبت میکنی….
اصلا براش فرقی نداره!! از بس که ثبات شخصیت داره این بزرگوار…
مورد داشتیم طرف قیافش شبیه دفاع آخر فوتبال دستی بوده
بعد زیر عکسش نوشته :
متنفرم از کسایی که جذب زیبایی ظاهری من میشن
رئیس : ساعت چنده ؟
کارمند: 9
رئیس : شما باید 8 پشت میزت باشی
کارمند : امروز چندمه؟
رئیس : هشتم
کارمند : باید یکُم حقوقم تو حسابم باشه !
دختره ۱۲سالشه پست گذاشته
سال ها با تو خاطره داشتم
ولی افسوس که زمونه از هم جدامون کرد ..!!
فکر کنم منظورش مای بیبی بود
مورد داشتیم طرف تو پروفایلش زده بوده فرانسه زندگى مى کنه،
بعدش تو دوشنبه بازار دیده شده :
یارو توی هواپیما میره داخل کابین خلبان با تهدید میگه برو فرانکفورت
خلبان یه نگاهی بهش میکنه میگه پس اسلحه ات کو!؟
یارو میگه رفاقتی برو دیگه حتما باید زور بالا سرتون باشه!